اعتبار

مدت هاست با وبلاگ و وبلاگی ها سر و کار نداشته ام. مدت هاست دچار بی کسی مجازی شده ام. مدت هاست ننوشته ام برای خوانده شدن

یه مدت نبودم. حالا فکر می کنم شاید دنیا عوض شده باشه! شاید کسی دیگه حال و حوصله وبلاگ نوشتن و وبلاگ خوندن نداشته باشه. فعلا همه مثلا تب فیس بوک دارن. با احتیاط برگشته ام به دنیای مجازی عین اینایی که سال ها تبعید بودن. فکر می کنم عمر همه چیز باید کوتاه شده باشه.
فکر می کنم به زودی برای همه این چیزا پیر میشم. همونجور که الان برای داشته های قبلیم پیر شدم.
زمان، سخت، با اصطکاک، اما تند می گذره. همه چیز زود انگار خیلی زودتر از اینکه باهاش انس بگیری تموم می شه.

ثبات، پایداری، موندگاری، چقدر این کلمه ها غریبن!
"میرا"، آره میرا، این کلمه راضیم می کنه. احساس گیج و گنگ منو جواب می ده.
کسی اینجا نیست؟
کسی صدای منو می شنوه؟
چرا دیگه هیچ چیز معتبری نمیشه پیدا کرد؟
همه اتفاقات قابل پیش بینی شدن. می شه حدس زد فلان خوشحالی کی تموم می شه. می شه زود تر به استقبال فلان غصه رفت. واسه اینکه لا اقل توی این تعلیق های بی در و پیکر زجر نکشید!

۱ نظر:

  1. من اینجام!؟!؟!؟
    ولی واقعا نمیدونم چرا هیچ چیز معتبری نمیشه پیدا کرد؟!؟!؟

    پاسخحذف